آزادی آینده در آمریکا چیز مطمئنی نیست | نظر


هدر کاکس ریچاردسون، تاریخ‌دان و یکی از شخصیت‌های زیرمجموعه، نسبت به فرصت‌های کشورش خوش‌بین است. اندرو کوهن، ستون نویس، روند شوم تری را می بیند.

محتوای مقاله

VINALHAVEN، مین – هدر کاکس ریچاردسون با خانه ای شلوغ در سالن یادبود اسمیت هوکانسون صحبت کرد. ظاهر آن مدت هاست برنامه ریزی شده و انتظار می رود. در این جزیره صخره ای 13 مایلی در اقیانوس اطلس، این یک رویداد است.

آمریکایی ها افراد مشهور را دوست دارند و ریچاردسون یکی از آنهاست. استاد دانشگاه، مورخ سیاسی، نویسنده پرفروش. پیشینه او جنگ داخلی و بازسازی است، دوره ای که در آن ایالات متحده را در این روزهای نگران کننده قرار می دهد.

تبلیغات 2

محتوای مقاله

در 62 سالگی، او یک ستاره بعید است. او در یک دهکده ماهیگیری در یک شبه جزیره زندگی می کند و با یک خرچنگ زن ازدواج کرده است. این پر زرق و برق، خودنمایی یا شیک نیست. در واقع، او چشم دوخته، با اعتماد به نفس و با اقتدار است، با موفقیت “شکوفایی”، موفق ترین روزنامه نگار مستقل در کشور نامیده می شود.

آنچه ریچاردسون می گوید برای تقریباً 1.5 میلیون مشترکی که هر روز خبرنامه او را در Substack، پلت فرم رسانه های اجتماعی جسورانه دریافت می کنند، اهمیت دارد. یک خبرنامه؟ تأثیر او از مقاله های توضیحی او – “نامه هایی از یک آمریکایی” – که در اوایل صبح از طریق ایمیل ارسال می شود، ناشی می شود.

او در مورد اخبار می نویسد و آن را در زمینه گذشته قرار می دهد. در زمان دیگری – مثلاً فرانسه انقلابی در قرن هجدهم – او ممکن است جزوه‌نویس بوده باشد. اگرچه او خود را مترقی می خواند، اما موعظه و تبلیغ نمی کند. شعله افکن نیست.

اعلامیه غافلگیرکننده ریچاردسون: او به آمریکا امیدوار است. چرا؟ امروز او را به یاد دوران کف آلود بین اوایل دهه 1850 و اوایل دهه 1860 می اندازد، زمانی که آمریکایی ها خود را از دست طبقه ای از کشاورزان ثروتمند سفیدپوست نجات دادند که تلاش می کردند کل کشور را به یک کشور برده تبدیل کنند.

تبلیغات 3

محتوای مقاله

همانطور که او توضیح می دهد، این اشراف جنوبی قانون کانزاس-نبراسکا در سال 1854 را اجرا کردند، که غرب را به سوی برده داری باز کرد و سازش میسوری در سال 1820 را کشت. او خاطرنشان می کند که در آن سال، حزب جمهوری خواه تأسیس شد که با گسترش برده داری مخالف بود. نامزد او در سال 1856 ریاست جمهوری را از دست داد، اما آبراهام لینکلن سخنور در سال 1860 پیروز شد.

او خاطرنشان می کند که تا سال 1863 اعلامیه رهایی صادر کرد، میلیون ها انسان برده را آزاد کرد و “ملت را به تولد جدیدی از آزادی بر اساس اعلامیه استقلال و این ایده که با همه باید در برابر قانون به طور یکسان رفتار شود و از حق برخوردار باشد وقف کرد. حق اظهار نظر در دولتشان.»

او می‌گوید در کمتر از یک دهه، «ما از این ایده که چند نفر از افراد ثروتمند باید دیگران را کنترل کنند، به این ایده رسیده‌ایم که دولت باید برای آمریکایی‌های عادی کار کند. منظورم این است که واقعا شگفت انگیز است.»

او تهدید دونالد ترامپ را انکار نمی کند که در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به معنای «پایان دموکراسی» خواهد بود. همچنین پیش بینی نمی کند که در نوامبر چه اتفاقی خواهد افتاد. با این حال، حس او از گذشته به او می گوید که همه چیز بهتر خواهد شد.

تبلیغات 4

محتوای مقاله

او واضح و بدون اصطلاحات خاص صحبت می کند. او پس از صحبت کردن با خانه های شلوغ در همه جا در شش ماه گذشته، آدمی معمولی، بامزه و تا حد استخوان خسته است.

خوش بینی او دوست داشتنی است. چه کسی از صدای نور در میان تاریکی استقبال نمی کند؟ مشکل تحلیل او – که در این عصر خاص بدون چالش باقی می ماند – این است که تولد جدید آزادی لینکلن فقط از آسمان سقوط نکرد. با خون، گنج و اشک آمد.

لینکلن با کمتر از 40 درصد آرا (به استثنای ایالت های جنوبی) انتخاب شد. زمانی که او در مارس 1861 به قدرت رسید، هفت ایالت اتحادیه را ترک کرده بودند. ماه بعد، جنگ داخلی در فورت سامتر آغاز شد. هنگامی که لینکلن در نوامبر 1863 برای ارائه سخنرانی غزلی خود به گتیزبورگ رفت، به میدان جنگی نگاه کرد که در آن حدود 48000 نفر در ژوئیه کشته شده بودند. تا پایان جنگ، حدود 620000 نفر جان خود را از دست دادند که هنوز بیشتر از مجموع جنگ‌های آمریکا بود.

این درگیری همچنین لینکلن را به عنوان اولین ترور از چهار ترور ریاست جمهوری، به ویژه شکل خشونت آمیز آمریکایی، معرفی می کند.

بدون لینکلن، بازسازی شکست خورد. جنوب حقوق اقلیت ها را لغو کرد. 100 سال دیگر جداسازی و مبارزه برای بازگرداندن آنها طول کشید.

تبلیغات 5

محتوای مقاله

البته ریچاردسون این را می‌داند، اما آن را در روایت خود نمی‌داند. به نظر می رسد منظور او این است که بله، آمریکایی ها می توانند از این برهه تاریخی بهره ببرند، اگر از دموکراسی دفاع کنند.

ما می دانیم که یک جنگ داخلی مانند آنچه در دهه 1860 رخ داد بعید است. با این حال، در حالی که وقایع به طرز شومی در این فصل رخ می‌دهند، اگر دومین تولد جدید آزادی به آمریکا می‌رسد، ورود آن از این جزیره یا هر جای دیگر آشکار یا اجتناب‌ناپذیر به نظر نمی‌رسد.

اندرو کوهن روزنامه نگار، مفسر و نویسنده کتاب دو روز در ژوئن: جان اف کندی و 48 ساعتی که تاریخ را ساختند.

توسط ویراستاران توصیه شده است

محتوای مقاله

دیدگاهتان را بنویسید