بی خانمان های اتاوا: هیچ کس نمی خواهد بی خانمان باشد | نظر


محتوای مقاله

صبح جمعه، وقتی به سمت محل کارم می رفتم، تیرهای چراغ های خیابان بانک با پرچم های رنگین کمانی به نشانه ماه افتخار تزئین شده بودند که در باد با شادی می لرزیدند. درختان زیبایی در شکوفه کامل وجود داشت، برخی از آنها هنوز با چراغ های جشن کریسمس پوشیده شده بودند که در سپیده دم صبح می درخشیدند. برخی از کسب و کارها در حال آماده شدن برای افتتاح کافی شاپ های خود بودند و تابلوهایی را روی تابلویی با محصولات ویژه روز نصب می کردند.

محتوای مقاله

مردی در دایره‌ای از صندلی‌های صورتی و فیروزه‌ای موسکوکا، که از پیاده‌رو عقب‌نشینی کرده‌اند، زیر یک نقاشی دیواری با رنگ روشن قرار گرفته‌اند. لباسش برهنه بود، هدفون از پتو بیرون زده بود که سر تا پایش را پوشانده بود. معلوم بود که شب را آنجا گذرانده بود.

تقریباً از هر دری که رد می‌شدم، مردم زیر کیسه‌خواب‌ها جمع شده بودند و دارایی‌های دنیوی‌شان در اطرافشان پراکنده بود.

در پایتخت یک کشور G-7، افراد بی‌شماری در پناهگاهی ناچیز زندگی می‌کنند که با ورودی سرپوشیده یک ساختمان فراهم شده است.

این منظره ای است که نباید ما را تکان دهد.

اقداماتی وجود دارد – مانند پروژه نمایشی کمیسیون بهداشت روانی کانادا در خانه اول – که نشان می دهد چگونه داشتن خانه بسیاری از بیماری ها را درمان می کند. در هر زمان، درست در اینجا در اتاوا، سازمان غیرانتفاعی Options Bytown از حدود 150 نفر که قبلا بی خانمانی مزمن را تجربه کرده اند، پشتیبانی می کند.

Options Bytown با کمک به مردم برای یافتن خانه های دائمی، ارائه پشتیبانی شخصی و آموزش نحوه ایجاد روابط خوب با صاحبخانه خود، به 92 درصد از مشتریان کمک کرده است که پس از دو سال در مسکن ثابت باقی بمانند.

محتوای مقاله

به طور خلاصه، افرادی که امنیت مکانی را برای زندگی بدون نیاز به سلامت روان یا درمان اعتیاد دارند، اغلب به این حمایت‌های جامع دسترسی دارند و برایشان ارزش قائل هستند. اما عزت پناهگاه باید در درجه اول باشد.

در میان روانشناسان به طور گسترده توافق شده است که شما نمی توانید یک فرد را برای تروما در حالی که هنوز در آن گیر کرده است درمان کنید. کدام یک از ما می تواند بدون دسترسی به اولیه ترین نیازهای زندگی به نسخه بهتری از خود دست یابد؟

اگر سلامت روان یک مدفوع سه پا متشکل از خانه، محل کار و دوستان است – بدیهی است که معمولاً در این زمینه مورد استفاده قرار می گیرد – پس باید سقفی بالای سر شما باشد.

همانطور که از کنار ده ها نفر رد می شدم که اکثر آنها خواب بودند، مدام تصور می کردم که باز کردن چشمان شما پس از شبی که در زمین سخت گذرانده اید، در حالی که مردم خوش لباس از کنارشان می گذرند، چه حسی باید داشته باشد، ظاهراً نسبت به رنجی که در آستانه خانه شان بی تفاوت است.

بزرگترین خطر عادت کردن به این وضعیت غیرقابل قبول است. اینکه به خودمان بگوییم هرکسی حق انتخاب دارد، یا روایت دیگری بسازیم که ما را سرزنش کند و ما را از مسئولیت جمعی برای مراقبت و عمل مبرا کند.

یک جامعه را باید بر اساس نحوه برخورد آن با افرادی که آسیب پذیر شده اند قضاوت کرد: از طریق ضربه روحی، مصرف مواد، نژادپرستی، سوء استفاده و علل دیگر. هیچ کس مانند یک کودک کوچک به رختخواب نمی رود که رویاهای بدبختی در سرش می رقصد.

من در اتاوا بزرگ شدم. این شهر زیبا پر از مردمی سخاوتمند و مهربان است.

شاید تنها چیزی که نیاز داریم زنگ بیداری باشد.

سوزان وستور نویسنده ای اهل اتاوا است.

توسط ویراستاران توصیه شده است

این مقاله را در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید