دانشگاه ها باید آموزش دهند نه آموزش



جرج سانتایانا فیلسوف اسپانیایی-آمریکایی ممکن است در حال توصیف آشفتگی کنونی در محوطه کالج ما بوده باشد، زمانی که نظر معروفی داشت: “کسانی که نمی توانند گذشته را به خاطر بیاورند، محکوم به تکرار آن هستند.”

مدیران دانشکده ها دهه های گذشته تحولات سیاسی را فراموش کرده اند. دهه 1960 و جنگ ویتنام را در نظر بگیرید. اما ارزیابی این آسیب آکادمیک ملی بدون توجه به یکی از دلایلی که چرا پردیس‌های دوران ویتنام از اعتراض غرق می‌شدند کافی نیست: اعتقاد بر این بود (و نه بدون دلیل) که اساتید تا حدی مشاوران وزارتخانه بودند. دفاع به همین ترتیب، اعضای هیئت علمی و مدیران بین پست‌های دانشگاهی و دولتی حرکت کردند.

امروزه، تعامل بین شهر و لباس تا حدودی متفاوت است، به اصطلاح، اما به همان اندازه نگران کننده است. اکثر پردیس‌های دانشگاهی از بی‌طرفی سیاسی به سمت «پیشرفت‌گرایی» حرکت کرده‌اند، موضعی در سمت چپ طیف سیاسی که با نارضایتی از لیبرالیسم صرف، بر دستیابی به اهداف سیاسی بدون توجه به روند و احترام خاص برای تحمل مخالفان پافشاری می‌کند. به هر حال، اکثریت قریب به اتفاق دانشکده های علوم انسانی را به درستی می توان مترقی نامید.

سرفصل های امروز ناآرامی در دانشگاه کلمبیا است، جایی که سطح خشونت و تهدید به خشونت، دولت را مجبور کرده است تا تمام کلاس های خارج از دانشگاه را به صورت آنلاین برای باقی مانده ترم جاری منتقل کند. و در جاهای دیگر، شورش در پردیس ملی در حال وقوع است.

پاشنه آشیل کالج‌های ما امروز وسوسه‌ای برای این مؤسسات است، علیرغم اینکه ظاهراً خانه‌ای از دیدگاه‌های گوناگون هستند، برای اتخاذ مواضع سیاسی. این اجازه داده شد زیرا رهبران دانشگاهی و اعضای هیئت علمی تقریباً به یک اندازه مترقی بودند. این به کالج‌ها و دانشگاه‌ها این امکان را داده است که در مورد برخی از بحث‌برانگیزترین جنجال‌های سیاسی زمان ما موضعی سازمانی اتخاذ کنند.

راه فرار از این فلسفه مخرب دانشگاه شیکاگو بود. او مدت ها پیش یک سیاست بی طرفی سیاسی به نام اصول شیکاگو را ایجاد کرد. اگرچه این سیاست از زمان تأسیس دانشگاه در سال 1890 دنبال شده است، اما تا به امروز توسط هر مدیریتی تکرار شده است. این موضوع در گزارش کالوین در سال 1967 تأیید شد، زمانی که جنگ ویتنام دانشگاه‌های سراسر کشور را تکان داد و اخیراً در سال 2014 در زمان رئیس جمهور رابرت جی. زیمر و پروست اریک ایزاکس.

نکته اصلی این است که دانشگاه ها باید دانشجویان را با توانمندسازی آنها در تجزیه و تحلیل حقایق و اصول آموزش دهند. نقش دانشگاه تلاش برای تدریس یا بیان حقیقت مفروض نیست. به هر حال، حقیقت یک مرد، دروغ یک مرد دیگر است.

هاروی سیلورگلیت یک وکیل و نویسنده حقوق مدنی و جنایی است. او یکی از نویسندگان کتاب The Shadow University: The Betrayal of Freedom on America’s Campuss، و یکی از بنیانگذاران و اعضای هیئت مدیره فعلی بنیاد حقوق بشر و بیان (www.thefire.org) است.

دیدگاهتان را بنویسید